IPM (مدیریت کنترل تلفیقی آفات)

مدیریت تلفیقی آفات (IPM) که خود بخشی از نگرش جامع مدیریت محصول (ICM) است شامل به کارگیری مجموعه‌ای از روش‌هایی است که ضمن دستیابی به کنترل اقتصادی و پایدار آفت، استفاده از مواد شیمیایی و در نتیجه خطرات زیست محیطی را به حداقل می‌رساند. از آنجایی که جمعیت آفت و روش‌های کنترل آن تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر نوع رقم، نوع خاک، توپوگرافی، پیشینه کشت، شرایط آب و هوایی و … قرار می‌گیرد لذا برای هر منطقه ارائه یک برنامه مدیریتی بر مبنای یافته‌های تحقیقاتی امری ضروری است.

اولین قدم برای انتخاب روش مدیریتی مناسب، شناسایی دقیق آفات و دشمنان طبیعی آنها است. زیرا گونه های نزدیک به هم گاهی روش های کنترل متفاوتی دارند. به طور مثال در باغات حاشیه ی زاینده رود دو گونه غالب کنه تارتن بادام شامل Tetranychus urticae و Oligonychus sp. وجود دارد که از نظر رفتار، طرز زندگی، نحوه ی زمستان گذرانی با هم متفاوت هستند. کنه Tetranychus urticae زمستان را به صورت ماده های بالغ می گذراند، اوج جمعیت آن در ماههای گرم سال است و تراکم جمعیت کنه در برگهای به شدت غبار آلود بسیار بالاست در حالیکه درگونه Oligonychus sp زمستان گذرانی به صورت تخم، اوج جمعیت آفت در اوخر خرداد ماه و اواخر شهریور و زمانی که برگ ها به شدت غبار آلود می شوند، کنه به برگ های جوان منتقل می گردد. تا قبل از شناسایی و تفکیک این گونه ها، یک نوع روش مبارزه (عمدتا شیمیایی) مورد استفاده ی کشاورزان قرار می گرفت که عملا نه تنها تاثیری بر کنترل کنه تارتن بادام نداشت یلکه باعث تخریب محیط زیست و از بین رفتن دشمنان طبیعی نیزمی شد. با بررسی بیولوژ‍ی کنه بادام Oligonychus sp و شناسایی نقاط ضعف آفت، روش شستشوی درختان به عنوان جایگزین برای روش شیمیایی توصیه شد. جهت شناسایی دقیق آفات نیاز به کارشناسان ورزیده و آزمایشگاه های مناسب است. مساله ای که در کشور ما کمتر به آن توجه می شود. بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی به دلیل ضعف آموزش های کاربردی تجربه ی لازم را در این زمینه ندارند. از طرف دیگر متصدیان مراکز فروش سم به دلیل عدم داشتن اطلاعات کافی در زمینه شناسایی آفات و صرفا توجه به سود خود، اقدام به توزیع سموم عمومی در بین کشاورزان می کنند که در دراز مدت ضمن برجای گذاشتن اثرات نامطلوب برمحیط زیست موجب از بین رفتن دشمنان طبیعی و طغیان آفات ثانویه می گردند.

توجه ویژه به تولید بذر و نهال گواهی شده مساله ی مهم دیگری است، که باید در برنامه ریزی های آینده مورد توجه قرار گیرد. بسیاری از آفات و علف های هرز توسط بذر و نهال آلوده وارد منطقه می شوند و پس از استقرار تهدیدی جدی علیه باغ ها و مزارع منطقه به حساب می آیند. از مهمترین این عوامل می توان به ورود بید سیب زمینی، برخی از سپردارهای بادام، کنه قرمز اروپایی و… اشاره کرد. اگر چه کمیته های بذر و نهال استان وظیفه ی نظارت برسلامت بذر و نهال را بر عهده دارند اما در بسیاری از موارد کشاورزان اقدام به تهیه بذر و نهال از منابع تایید نشده، می کنند و موجب ضرر و زیان جبران ناپذیری می گردند. فعال تر کردن و حمایت کردن ازکمیته های مزبور توسط مسئولین اجرایی می تواند ضامن سلامتی بذر و نهال تولیدی در استان و یا وارداتی از استان های دیگر باشد. علاوه بر این اجرای قرنطینه گیاهی در مبادی ورودی استان می تواند مانع ورود و انتشار برخی آفات خطرناک از استان های هم جوار گردد. هم اکنون سوسک کلرادوی سیب زمینی در مزراع استان اصفهان مستقر شده و هر لحظه ممکن است با محموله های آلوده وارد استا ن گردد و سیب زمینی کاری های استان را با خطر جدی مواجه سازد. آفت مهم دیگر کرم ساقه خوار برنج است که به نظر می رسد با پوشال های آلوده از شمال کشور وارد منطقه لنجان اصفهان شده و خسارت آن در بسیاری از مزراع شدید است. خوشبختانه تا کنون این آفت کلیدی برنج در مزارع شهرستان لردگان مشاهده نشده است اما اگر اطلاع رسانی لازم به کشاورزان انجام نگیرد و ورود پوشال برنج ممنوع نشود، آفت وارد منطقه خواهد شد و در آن صورت هر ساله باید هزینه ی گزافی را صرف مبارزه با آن نمود. علاوه بر موارد فوق آفات و بیماری های خطرناک دیگری نظیر آتشک درختان میوه دانه دار، کارنال بانت گندم ، بلایت باکتریایی لوبیا و … در برخی مناطق کشور وجود دارند و ممکن است همراه نهال و بذر آلوده وارد استان گردند.

به کار گیری ارقام مقاوم ابزار مهم دیگری برای کنترل تلفیفی آفات در کشاورزی پایدار است. ارقام مقاوم علاوه بر سازگاری با محیط زیست، در دراز مدت کم هزینه نیزمی باشند. معرفی رقم متحمل لوبیا چیتی (تلاش) نسبت به کنه تارتن لوبیا به طور متوسط موجب کاهش ۲-۱ بار سمپاشی در سال و کاهش قابل ملاحظه هزینه های تولید شده است، البته تحقیقات برای یافتن لاینی که هم نسبت به کنه تارتن و هم نسبت به بیماری های ویروسی متحمل باشد، در جریان است. شناسایی ارقام و لاین ها مقاوم نسبت به سایر آفات مهم استان نیز می تواند موجب کاهش مصرف ده ها هزار لیتر سم و صرفه جویی میلیارد ها ریال در سال گردد. زنبور مغزخوار بادام از آفات کلیدی بادام در استان است. مبارزه ی مکانیکی (جمع آوری میوه های آلوده) اگر به طور همگانی انجام نشود، نتیجه ی مطلوب را نخواهد داشت. مبارزه ی شیمیایی علیه آفت نیز چندان رضایت بخش نمی باشد اما در صورت شناسایی ارقام مقاوم، مصرف سموم شیمیایی با توجه به سطح زیر کشت حدود ۱۴۰۰۰ هکتاربادام به شدت کاهش خواهد یافت. سن گندم نیز از آفات بسیار مهم گندم در بسیاری از نقاط استان است. در برنامه ی چهارم توسعه برای سال ۱۳۸۴، سه هزار هکتار و برای سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸، پنج هزار هکتار مبارزه (عمدتا شیمیایی) در نظر گرفته شده است. اگر چه پیدا نمودن لاین مقاوم به سن گندم کاری بس دشوار است اما در صورت دستیابی یه چنین هدفی نه تنها مشکل استان و کشوربلکه مشکل برخی از کشورهای همسایه نیز برطرف خواهد شد. بیمارهای طوقه و ریشه ی درختان میوه و همچنین بیماری های ویروسی غلات، سیب زمینی و سایر گیاهان زراعی و باغی از جمله عوامل اصلی خسارت زا در باغات و مزارع استان هستند و بهترین و پایدارترین روش کنترل آنها استفاده از ارقام مقاوم می باشد.

رعایت تناوب زراعی موجب بهبود خواص فیزیکی و بیولوژ‍یکی خاک ، افزایش حاصلخیزی خاک و همچنین کنترل بسیاری از آفات و بیماری ها می گردد. در برخی از نقاط استان به ویژه شهرستان لردگان هر ساله زمین ها زیر کشت یک نوع محصول خاص می روند. در بخش جانکی و قسمت های از بخش فلارد بدون رعایت تناوب هر ساله در یک زمین زراعی برنج کاشته می شود که علاوه بر فقیر شدن زمین، موجب توسعه ی بیماری های طوقه و ریشه در این منطقه شده است. از آنجایی که در چنین مناطقی امکان دو بار کشت در سال فراهم است لذا می توان کشت اول را به شبدر و کشت دوم را به برنج اختصاص داد یا بهتر است با کشت محصولات پوششی نظیر بقولات و جو و زیر خاک کردن آن موجب افزایش حاصلخیزی خاک و کنترل بیماری ها، آفات و حتی علف های هرز سخت جانی نظیرسوروف شد. مشاهدات نشان داده زمین هایی که در بخش خانمیرزا شهرستان لردگان بدون رعایت تناوب هر ساله زیر کشت لوبیا می روند دارای خسارت بالایی ناشی از بیماری ها پوسیدگی ریشه و طوقه لوبیا وکنه تارتن دو لکه ای هستند در حالی که رعایت تناوب زراعی برنج و لوبیا به شدت ازخسارت بیماری های پوسیدگی ریشه و کنه تارتن لوبیا می کاهد. برخی گزارشات نیز حاکی از کاهش خسارت بیماری پاخوره غلات در اثر رعایت تناوب با کلزا بوده است.

حفظ و حمایت از دشمنان طبیعی آفات و در صورت امکان تکثیرانبوه و رها سازی آنها از مهمترین روش هایی است که می تواند مانع رسیدن جمعیت آفت به سطح زیان اقتصادی و در نتیجه کاهش و یا حذف سمپاشی علیه آفات شود. در برنامه ی چهارم توسعه کشاورزی استان چهارمحال و بختیاری اجرای عملیات کنترل بیولوژیکی ‍‍‍‍‍‍‍‍ برای ۲۵ هکتار در سال پیش بینی شده است که با توجه به سطح زیر کشت ۱۷۷۵۶۰ هکتار محصولات زراعی و ۴۳۲۲۶ هکتارباغ مثمر رقم بسیار ناچیزی است (حدود ۶/۰ درصد). تنها انسکتاریوم پرورش و رها سازی عوامل بیولوژیک در استان، انسکتاریوم (تکثیر زنبور تریکوگراما) حفظ نباتات می باشد که با توجه به کمبود نیروی انسانی و تجهیزات، تنها قادر است عملیات کنترل بیولوژیک کرم سیب را در ۲۵ هکتارباغ به اجرا در آورد. با توجه به اهمیت کنترل بیولوژیک، برکلیه سیاست گذاران بخش کشاورزی واجب است که زمینه ی لازم برای مشارکت بخش خصوصی را فراهم آورند و در این راه می توان از تجربیات سایر کشورها نیزاستفاده کرد. هم اکنون در برخی از کشورها، مؤسسات کنترل بیولوژیک خصوصی موفقی وجود دارند که کلیه مراحل تحقیق، تولید انبوه و کاربرد عوامل بیولوژیک را انجام میدهند .از عوامل بیولوژیکی که به صورت تجاری تولید شده و در اختیار کشاورزان قرار گرفته می توان پارازیتوئیدها ( خصوصا انواع زنیورها )، پرداتورها (کنه های شکارگر، انواع کفشدوزک ها، تریپس ها ی شکارگر،سن ها، مگس ها و….) ، قارچ های بیماری زای حشرات مانند Metrashizium و Beavaria،‌ باکتری Baccillus thuringiensis ، ویروس های NPV و نماتدها را نام برد. به نظر می رسد که یکی از دلایل اصلی عدم توسعه موفق کنترل بیولوژیک در ایران فراهم نشدن شرایط لازم برای سرمایه گذاری بخش خصوصی در این زمینه است.
استفاده ی صحیح و به موقع از آفت کش ها به عنوان آخرین راه حل در مدیریت کنترل آفات محسوب می شود. مساله ای که هرگز کشاورزان وتولید کنندگان محصولات کشاورزی به آن توجه نمی کنند. سهولت کاربرد، دردسترس بودن،‌ارزان بودن و تاثیر سریع آفت کش ها موجب استفاده گسترده از آنها شده است. استفاده ی غیر منطقی از آفت کش ها موجب افزایش هزینه تولید، تخریب محیط زیست، از بین رفتن دشمنان طبیعی، طغیان آفات ثانویه و افزایش باقی مانده ی غیر مجاز سم بر محصولات کشاورزی و در نتیجه به خطر افتادن سلامت مصرف کنندگان می شود. استفاده ی بی رویه از آفت کش ها علیه کرم سیب، شته ها و زنبور مغز خوار بادام موجب طغیان کنه های تارتن در باغ های سیب و بادام استان شده است و در صورت عدم توجه جدی به کاهش مصرف سموم و جایگزین نمودن روش های کم خطر و سازگار با محیط زیست به جای روش های شیمیایی، باید درآینده منتظرظهور و توسعه ی آفات جدیدی باشیم. ارائه برنامه ی مدیریت شیمیایی علیه کنه تارتن لوبیا در منطقه لردگان موجب کاهش تعداد سمپاشی از ۶-۵ در سال به ۲ بار در سال شده است. ارائه ی چنین برنامه ی مدیریتی به همراه استفاده از ارقام متحمل لوبیا چیتی موجب کاهش مصرف سالیانه هزار لیتر سم و صرفه جویی بیش از ده میلیارد ریال در سال شده است. مورد دیگر موفقیت در جایگزینی سموم شته کش به وسیله روغن های مصرفی در باغ های بادام منطقه سامان بوده است. اگر به آمار مصرف روغن های مصرفی توجه شود مشخص می شود که میزان مصرف از ۵۰ لیتر در سال ۱۳۷۰ به بیش از یکصد تن در سال ۱۳۸۷ رسیده است.

جهت دستیابی به اهداف بالا و ارائه برنامه های مدیریت تلفیقی جهت کنترل آفات مهم استان نیاز به برنامه ریزی جدی در زمینه نیروی انسانی مورد نیاز و تامین منابع مالی لازم است. در برنامه چهارم توسعه سطح مبارزه بیولوژیکی به طول متوسط ۲۵ هکتار، شبکه های مراقبت پیش آگاهی ۴۹۷ هکتار، ردیابی آفات قرنطینه ای ۳/۱۸ هکتار و بازرسی فنی سیب زمینی ۹۷۲ هکتار در نظر گرفته شده است که از این میان فقط مورد آخر(بازرسی فنی سیب زمینی) از نسبت خوبی برخوردار است ولی بقیه موارد در مقایسه با سطح زیر کشت محصولات زراعی (۱۷۷۵۶۰) و باغی(۴۳۲۲۶) استان رقم بسیار ناچیزی هستند. کمبود نیروی انسانی کار آزموده در مراکز حفظ نباتات و بخش گیاه پزشکی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی، عدم تخصیص بودجه ی کافی به طرح های تحقیقاتی و اجرایی، ضعف آموزش های کاربردی در دانشگا ه ها، ارتباط ضعیف مراکز دانشگاهی و بخش های اجرایی، عدم توجه جدی سیاست گذاران بخش کشاورزی به IPM، وارد نشدن بخش خصوصی در پروژه های IPM به دلیل عدم حمایت های دولت، بی سوادی اکثر کشاورزان و ….. از جمله چالش هایی هستند که برنامه های مدیریت تلفیقی آفات را تحت تاثیر قرار می دهند.